روانشناسی علم زندگی

زندگی باید کرد، گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ... گاه باید رویید در پس این باران... گاه باید خندید بر غمی بی پایان... زندگی باوری می خواهد، آن هم از جنس امید... که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد! یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز..

روانشناسی علم زندگی

زندگی باید کرد، گاه با یک گل سرخ، گاه با یک دل تنگ... گاه باید رویید در پس این باران... گاه باید خندید بر غمی بی پایان... زندگی باوری می خواهد، آن هم از جنس امید... که اگر سختی راه به تو یک سیلی زد! یک امید قلبی به تو گوید که خدا هست هنوز..

روانشناسی علم زندگی

بایگانی

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

پیوندها

مهارت روابط بین‌فردی مؤثر

پنجشنبه, ۱۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۲ ب.ظ


مقدمه:

فرض کنید اولین روز ورود شما به محل تحصیل یا محل کار شما است. وارد دانشگاه یا محل کار شده‌اید، به طرف خود نگاه می‌کنید و چهره‌های زیادی را می‌بینید. با خود می‌اندیشید که کدام‌یک از این افراد دوست من خواهد بود؟ آیا دوست خوبی انتخاب خواهم کرد؟ آیا رابطة ما با یکدیگر ادامه خواهد داشت؟ آیا یکی از این افراد، همسر آیندة من است؟ و ...

     مهم‌ترین سؤال این است که چگونه در انتخاب فردی که می‌خواهیم با او رابطه‌ای نزدیک و صمیمانه برقرار کنیم، اشتباه نکنیم؟

 

فعالیت شمارة ۱ : من که هستم؟

با توجه به مطالب آموزشی در "مهارت‌های زندگی: مهارت خودآگاهی و همدلی"، خودتان را در یک الی دو جمله در هر یک از ویژگی‌های زیر تعریف کنید:

  • روانی:
  • اجتماعی:
  • خانوادگی:
  • هوشی:
  • اقتصادی:
  • فیزیکی / جسمانی:

     حالا بگویید که دلتان می‌خواهد دوست صمیمی، همکار نزدیک، یا همسرتان در هر یک از این گروه‌ها چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

  • روانی:
  • اجتماعی:
  • خانوادگی:
  • هوشی:
  • اقتصادی:
  • فیزیکی / جسمانی:

فعالیت شمارة ۲ : آیا ما باید شبیه به هم باشیم؟

به نتیجة فعالیت قبلی نگاه کنید. تا چه اندازه آن‌چه که نوشته‌اید واقع‌بینانه است؟ آیا آدم‌هایی که باهم ارتباط نزدیک دارند باید ضرورتاً شبیه به یکدیگر باشند؟

     در جدول زیر بنویسید که بهتر است افرادی که در ارتباط نزدیک باهم هستند، در چه ویژگی‌هایی باهم شبیه و در چه ویژگی‌هایی مکمل هم باشند؟

ویژگی‌های مشابه

ویژگی‌های مکمل

۱.

۱.

۲.

۲.

۳.

۳.

۴.

۴.

     - آیا آن‌چه که نوشته‌اید قطعی و غیرقابل تغییر است؟

     - اگر دوستان دیگرتان نیز این فعالیت را انجام داده‌اند، نتیجة فعالیت خود را با آنها مقایسه کنید. چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟

     - همة آدم‌ها مثل هم فکر نمی‌کنند.

اهمیت روابط بین‌فردی مؤثر:

پژوهش‌های روان‌شناختی در مورد اهمیت روابط بین‌فردی مؤثر به نتایج زیر رسیده‌اند:

  • اثر مستقیم بر روی سلامت روانی فرد دارد.
  • به رشد شخصی و هویّت‌یابی افراد کمک می‌کند.
  • بهره‌وری شغلی و موفقیت را افزایش می‌دهد.
  • کیفیت زندگی را ارتقاء می‌بخشد.
  • تندرستی و سلامت جسمانی به همراه می‌آورد.
  • سازگاری فرد را افزایش می‌دهد.
  • باعث مقابلة سازنده با استرس می‌گردد.
  • خودشکوفایی به همراه دارد.

     برای کسب این امتیازها، باید بتوانیم روابط بین‌فردی مؤثر برقرار کنیم. روابط بین‌فردی مؤثر یک مهارت است. این مهارت همانند تمامی مهارت‌های دیگر با تمرین و تکرار کسب می‌شود.

     برای برقراری روابط بین‌فردی مؤثر، چهار حوزة مهارتی را باید فرا گرفت. این حوزه‌ها عبارت‌اند از:

  1. اعتماد کردن به یکدیگر؛
  2. برقراری ارتباط روشن و عاری از ابهام؛
  3. پذیرش و حمایت یکدیگر؛
  4. حلّ تعارض‌ها و مشکلات موجود در رابطه به شیوه‌ای سازنده.

     در ادامة این مطلب، راه‌هایی برای دستیابی به چهار مهارت فوق پیشنهاد شده است.

فعالیت شمارة ۳ : رابطة دوستانه

هدف این فعالیت بررسی میزان پذیرش بازخورد از جانب دیگران، خودگشایی و صحبت کردن در مورد خود، و قدرت ریسک کردن در روابط با دوستان است.

     شیوة کار به این صورت است که:

  1. به «پرسشنامة روابط دوستانه» که در پایان این متن آمده است، پاسخ بدهید.
  2. بر اساس کلید پاسخ‌نامه که در انتهای پرسشنامه آمده است، پاسخ‌های خودتان را نمره‌گذاری کنید.
  3. برگة خلاصة پرسشنامه را در مورد خودتان و دوستان‌تان پر کنید تا نتیجة نهایی پرسشنامه برای شما و دوستان‌تان تعیین شود.
  4. به گروه‌های شش نفره تقسیم شوید و یک برگة خلاصة پرسشنامه را که در انتهای این متن قرار دارد، برای کلّ گروه برمبنای میانگین نمرات تمامی اعضای گروه انجام دهید. میانگین نمرة گروه با جمع نمرة افراد و تقسیم آن به تعداد افراد به‌دست می‌آید.
  5. نتایج را در گروه با بحث در مورد پرسش‌های زیر مورد بررسی قرار دهید.

الف) افکار و احساسات شما هنگامی که زمان مناسبی برای دریافت بازخورد از دوستان‌تان و یا خودگشایی شما برای آنها است، چه هستند؟

ب) افکار و احساسات شما هنگامی که از دیگر افراد گروه می‌خواهید که به شما بازخورد بدهند و یا وقتی می‌خواهید برای آنها خودگشایی کنید، چیست؟

پ) آیا گروه شما محافظه‌کارانه عمل می‌کند یا ریسک‌پذیر است؟

ت) چگونه اعتماد بین افراد روی دادن بازخورد و یا پذیرش بازخورد اثر می‌گذارد؟

ث) آیا مایلید نوع رفتارتان را تغییر بدهید؟

ج) فکر می‌کنید چه تغییراتی در رفتار شما سازنده بوده و در شکل‌دهی روابط بهتر با دوستان‌تان مفید است؟

     از این فعالیت چه چیزی فرا گرفتید؟ ...............................................................................

فعالیت شمارة ۴ : اعتماد

هدف این فعالیت پیدا کردن راه‌های ایجاد اعتماد در روابط بین‌فردی است. برای انجام این فعالیت:

  1. به گروه‌های چهار نفره تقسیم شوید.
  2. هر گروه سعی کند ده‌تا از مهم‌ترین کارهایی را که می‌توان برای رسیدن به اعتماد در یک رابطه انجام داد، تعیین کند. هر گروه ۲۰ دقیقه برای این کار فرصت دارد.
  3. نتایج کار گروه‌ها را به هم نشان بدهید.
  4. همة گروه‌ها به‌طور دسته‌جمعی مهم‌ترین ده جنبة ایجاد اعتماد را از مهم‌ترین به کم‌اهمیت‌ترین فهرست کنند.

     آیا فهرست شما هیچ‌یک از موارد زیر را در خود دارد؟

  • خودگشایی فزایندة هر فرد در مقابل دیگری.
  • یقین حاصل کردن از این‌که رفتار شما در مقابل فرد دیگر همواره یکنواخت و ثابت است.
  • نسبت به فرد مقابل متعهدانه رفتار کردن.
  • نشان دادن گرمی و پذیرش نسبت به فرد دیگر.
  • اجتناب از برخورد قضاوتی نسبت به فرد مقابل.
  • قابل اعتماد بودن.
  • صادق بودن.

     فعالیت‌هایی که تاکنون تمرین کردید، به‌منظور کسب مهارت در دو حوزة شناختن و اعتماد کردن به یکدیگر و برقراری ارتباط روشن و عاری از ابهام طراحی شده بودند. حوزة سوّمی که در این متن تمرین خواهد شد، پذیرش و حمایت یکدیگر است. همدلی و گوش دادن فعال به‌عنوان مؤلفه‌های اصلی این حوزه مورد تمرین قرار خواهند گرفت.

فعالیت شمارة ۵ : موانع ارتباط

برخی از انواع ارتباط کلامی، مانع از برقراری ارتباط بین‌فردی مؤثر می‌شوند. در اینجا بعضی از این انواع ارتباط ذکر شده‌اند. برای هر کدام یک مثال بنویسید.

     ۱) دستور دادن، هدایت کردن، ابلاغ کردن

......................................................................................

     ۲) اخطار، تهدید، هشدار دادن

......................................................................................

     ۳) موعظه، نصیحت

......................................................................................

     ۴) توصیه، پیشنهاد یا راه‌حل ارائه دادن

......................................................................................

     ۵) وادارسازی از طریق استدلال، سخنرانی یا بحث کردن

......................................................................................

     ۶) قضاوت کردن، انتقاد کردن، مخالفت کردن و مقصر شمردن دیگری

......................................................................................

     ۷) تحسین، تأیید، موافقت، ارزشیابی مثبت

......................................................................................

     ۸) اسم روی هم گذاشتن، مسخره کردن و تحقیر کردن

......................................................................................

     ۹) تفسیر، تحلیل و تشخیص پزشکی و روان‌شناسی روی هم گذاشتن

......................................................................................

     ۱۰) اطمینان‌بخشی، هم‌حسی و حمایت

......................................................................................

     ۱۱) وارسی، بازجویی و بازپرسی

......................................................................................

     ۱۲) پرت کردن حواس، عوض کردن صحبت و گول زدن

......................................................................................

     پیام‌های ذکر شده چرا غلط هستند؟

  • همة این پیام‌ها در پی آن هستند که فرد مقابل را عوض کنند، نه این‌که او را آن‌چنان که هست، بپذیرند.
  • همة آنها در پی آن هستند که طرز فکر، رفتار یا احساسات طرف مقابل را عوض کنند، نه این‌که او را همان‌طور که هست، بپذیرند.

یعنی «عدم‌پذیرش و نبودن همدلی»

  • همدلی یعنی ظرفیت و توانایی این‌که خود را جای دیگران بگذاریم.
  • واقعیات را از دید آنها ببینیم.
  • احساسات آنها را در مورد چیزهای مختلف بفهمیم.
  • یک ابزار مهم پذیرش و همدلی در روابط بین‌فردی، گوش دادن فعال است. گوش دادن فعال روشی است برای ایجاد فضای همدلی، پذیرش و درک و فهم متقابل.

 

    • گوش دادن فعال دو مرحله دارد:
      • یکی درک و منعکس کردن احساسات فرد مقابل.
      • دوم درک و منعکس کردن دلیل این احساسات.

     گوش دادن فعال یعنی بازگویی جملات طرف مقابل با کلمات و جملات خودمان. به ما می‌گوید آیا درست فهمیده‌ایم یا نه. نشان می‌دهد که ما گوش می‌دهیم، علاقه‌مند هستیم و موضوع برایمان مهم است.

فعالیت شمارة ۶ : گوش دادن فعال

یک جواب که نشان‌دهندة گوش دادن فعال باشد، به هر یک از عبارت‌های زیر بدهید:

     ۱. پدرتان می‌گوید: «من روز خیلی بدی را گذراندم. دو تا از کارمندهایم مریض شده بودند و من باید خودم با مشتری سروکلّه می‌زدم. بعد هم ماشینم روشن نمی‌شد و آخر سر هم در راهِ آمدن به خانه وسط بزرگراه بنزین تمام کردم».

     شما جواب می‌دهید: .................................................................

     ۲. تابستان است و شما از قبل با همسرتان قرار گذاشته بودید که برای دیدن خانواده‌تان در این ماه به مسافرت بروید. همسرتان می‌گوید: «نمی‌دانم دربارۀ این تعطیلات چه بگویم، الآن نظرم عوض شده و دارم فکر می‌کنم هم راه طولانی است و هم سفر گرانی است. این‌جوری ما هرگز نمی‌توانیم به گردش برویم و کاری کنیم که به ما خوش بگذرد».

     شما می‌گویید: .........................................................................

     آیا گوش دادن فعال به این معناست که ما با هر چیزی که طرف مقابل می‌گوید موافق هستیم؟ نه، هدف از گوش دادن فعال این است که به فرد مقابل نشان بدهیم که ما مایلیم حرف‌های او را گوش داده و نظر او را بدانیم. وقتی کسی به ما نشان می‌دهد که به شنیدن حرف‌ها و نظرات ما علاقه‌مند است، احساس خوبی به ما می‌دهد. احساس خوبی در مورد طرف مقابل در ما ایجاد می‌کند. بازگویی و بررسی حرف‌های فرد مقابل باعث می‌شود که اگر سوءتفاهم یا سوءبرداشتی وجود دارد، برطرف شود.

     برای کسب مهارت بیشتر در گوش دادن فعال می‌توان از این فنون استفاده کرد:

  • پرسش‌های باز
  • جملات خلاصه‌سازی
  • پرسش‌ها و عبارت‌های خنثی

الف) پرسش‌های باز

با استفاده از پرسش‌های باز، فرد مقابل را تشویق کنید که با شما صحبت کرده و احساساتش را ابراز کند.

     تعریف: پرسش‌های باز را نمی‌توان با «بله» یا «خیر» پاسخ داد. این پرسش‌ها به صورتی جمله‌بندی می‌شوند که طرف مقابل تشویق به صحبت کردن شود.

     مثال: «دربارة حرف‌های من چه فکر می‌کنی؟»، «برایم مفصل بگو که امروز چه خبر بود؟» یا «نظرت دربارة خانة جدید چیست؟».

     به‌طور کلّی، این پرسش‌ها با کلماتی مثل «چه ...؟»، «چرا ...؟»، «چطور ...؟» یا «برایم تعریف کن ...» شروع می‌شوند.

پرسش باز چه فوایدی دارد؟

  • این پرسش‌ها باعث می‌شوند که فرد موضوع را کاملاً باز کند و توضیح دهد.
  • پرسیدن این‌گونه سؤالات باعث می‌شود که فرد مقابل فرصتی پیدا کند تا بگوید چه فکر می‌کند یا چه احساس می‌کند.
  • این پرسش‌ها فرد مقابل را تشویق به حرف زدن می‌کنند.
  • این پرسش‌ها بخصوص زمانی خیلی مفید هستند که فرد مقابل از حرف زدن طفره می‌رود، ساکت است و یا وارد جزئیات نمی‌شود.
  • این پرسش‌ها باعث تخلیة احساسات منفی می‌شوند.

ب) خلاصه‌سازی

آن‌چه را که فرد مقابل می‌گوید خلاصه کنید. به این ترتیب به او نشان می‌دهید که با دقّت به او گوش می‌کنید.

     تعریف: خلاصه‌سازی یعنی این‌که در یک جمله همة واقعیاتی را که جمع کرده‌اید، خلاصه می‌کنید.

     مثال: «پس گفتی که اوّل دَرسَت را می‌خوانی و بعد اتاق را مرتب می‌کنی.» و «داری به من می‌گویی که نهایت سعی‌ات را کردی، ولی قضیه از کنترل تو خارج بود.».

خلاصه‌سازی چه فوایدی دارد؟

  • این جملات، خلاصه کردن آن چیزی است که فرد مقابل گفته است.
  • عزّت‌نفس فرد مقابلتان را بالا می‌برد، چون می‌بیند شما کاملاً به او گوش فرا داده‌اید.
  • به شما کمک می‌کند بر واقعیات متمرکز شوید، نه بر هیجان‌ها.
  • به فرد مقابل‌تان کمک می‌کند که بعد از شنیدن خلاصة شما، افکارش را مرتب کند.
  • خلاصه‌سازی باعث می‌شود رئوس مشکلات و اختلاف‌نظرها معلوم شود و بتوانیم یک به یک با آنها مواجه شویم.
  • با تمرکز بر یک موضوع خاص جلوی قاطی شدن موضوعات گرفته می‌شود.
  • با خلاصه‌سازی می‌توانیم موضوعات مهم را از موضوعات غیرمهم جدا کنیم.

ج) پرسش‌ها و عبارت‌های خنثی

     تعریف: پرسش‌هایی که فرد مقابل را تشویق می‌کند، برخی قسمت‌های موضوع را مفصل‌تر توضیح دهد.

     مثال: «به چه دلیل اصرار داری دعوت نوید را قبول کنم، در حالی‌که برای بقیه چنین اصراری نمی‌کردی؟» و «برایم بیشتر توضیح بده که چرا می‌خواهی این درس را حذف کنی؟».

پرسش‌ها و عبارت‌های خنثی چه فوایدی دارند؟

  • این عبارت‌ها به فرد مقابل شما کمک می‌کنند تا راحت‌تر صحبت کند.
  • این عبارت‌ها در مقایسه با سؤالات باز متمرکزتر هستند.
  • فرد مقابل‌تان می‌فهمد شما در مورد کدام قسمت می‌خواهید بیشتر بدانید.
  • به گسترده‌تر کردن ارتباط کمک می‌کنند، چون به شما اطلاعات بیشتری می‌دهند.
  • با این پرسش‌ها و عبارت‌ها به فرد مقابل‌تان نشان می‌دهید که چقدر به موضوع علاقه‌مند هستید و گوش می‌کنید.

فعالیت شمارة ۷ : ارتباط مؤثرتر

با توجه به آن‌چه که در مورد گوش دادن فعال و مهارت‌های مرتبط با آن آموختید، این فعالیت را انجام دهید.

     دستورالعمل: برای هر موقعیت یک مهارت گوش کردن انتخاب کنید. یک مثال بنویسید که اگر در این شرایط بودید، به فرد مقابل چه می‌گفتید که احساسات او را تأیید کرده و او را به ابراز بیشتر احساسات تشویق کند.

     ۱. دوست‌تان دیشب به یک مهمانی مهم رفته بود. وقتی که از او می‌پرسید «مهمانی چطور بود؟»، او شانه‌هایش را بالا می‌اندازد و می‌گوید «بد نبود».

          در اینجا کدام مهارت شنیدن بیشتر به کار می‌آید؟ ..........

          من جواب می‌دهم: ..........

     ۲. دوست‌تان می‌گوید «دلم می‌خواست امروز صبح از رختخواب بیرون نمی‌آمدم.»

          در اینجا کدام مهارت شنیدن بیشتر به کار می‌آید؟ ..........

          من جواب می‌دهم: ..........

     ۳. برای دیدن دوست‌تان در جایی که با هم قرار گذاشته‌اید، 20 دقیقه دیر کرده‌اید. هیچ راهی برای اطلاع دادن به او ندارید. وقتی به محل قرار می‌رسید، او بدون هیچ حرفی به شما خیره می‌شود. بعد هم به شما می‌گوید: «انگار با هم قرار گذاشته بودیم، یک‌بار هم که شده به موقع بیایی!».

          در اینجا کدام مهارت شنیدن بیشتر به کار می‌آید؟ ..........

          من جواب می‌دهم: ..........

     آخرین نکته در همدلی و پذیرش! آیا هرگز به اثر معجزه‌آسای جملاتی که با "من" یا "تو" شروع می‌شوند، توجه کرده‌اید؟ وقتی که با جملاتی صحبت می‌کنید که با "تو" شروع می‌شوند، فرد مقابل را در شرایطی قرار می‌دهید که احساس می‌کند باید از خود دفاع کند. اما وقتی جملات شما با "من" شروع می‌شوند، شما دارید از احساسات و افکار خودتان صحبت می‌کنید و فرد مقابل ضرورتی برای دفاع از خود احساس نمی‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

پیام "تو":

  • فردا باید رأس ساعت ۵ خانه باشی.
  • نباید این کار را بکنی.
  • باید از فرودگاه به من تلفن کنی و بگی چه ساعتی می‌رسی خانه.
  • تو با دوست‌های من بی‌ادبانه رفتار می‌کنی.
  • تو باید این کارها را انجام دهی.

پیام "من":

در این نوع پیام سه عنصر وجود دارد: رفتار + احساسات + تأثیرات

  • وقتی من اطلاع ندارم که چه خبر است، ناراحت می‌شوم و خیال می‌کنم که دچار یک مشکل لاینحل شده‌ای.
  • وقتی شنیدم که تصمیم گرفتی تعطیلات را با بچه‌های کلاس به اردو برویم، گیج شدم که چرا اوّل از من نپرسیدی تا من هم برنامه‌ام را تنظیم کنم.

     چرا این نوع گفت‌وگو از "پیام تو" مؤثرتر است؟ ....................................................................

فعالیت شمارة ۸ : پیام من

این جملات "پیام تو" را به "پیام من" تبدیل کنید، به‌طوری که مثبت‌تر به‌نظر برسند.

     ۱. فردا باید رأس ساعت 5 خانه باشی.

          پیام من: ............................................

     ۲. نباید این کار را بکنی.

          پیام من: ............................................

     ۳. باید از فرودگاه به من تلفن کنی و بگی چه ساعتی می‌رسی خانه.

          پیام من: ............................................

     ۴. تو با دوست‌های من بی‌ادبانه رفتار می‌کنی.

          پیام من: ............................................

     ۵. تو باید این کارها را انجام دهی.

          پیام من: ............................................

آدم‌ها مثل هم فکر نمی‌کنند.

     از مهم‌ترین تفاوت‌های فردی که روی رابطة ما با دیگران اثر می‌گذارد، تفاوت در نقطه‌نظرها و دیدگاه‌ها است. بسیاری از تعارض‌ها و اختلاف‌های ما از آنجا سرچشمه می‌گیرند که افراد متفاوت دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به یک موضوع دارند و جالب این است که معمولاً در هر اختلافی هر یک از طرفین فکر می‌کنند که درست می‌گویند و حق با آنهاست و این دیگری است که اشتباه می‌کند!

هر فردی منحصر به فرد و ویژه است و با همة آدم‌های دیگر فرق دارد.

     هر فردی احساسات، دیدگاه‌ها و رفتارهای مخصوص به خودش را دارد و به همین دلیل امکان ندارد که دو نفر در همه‌چیز هم‌عقیده و هم‌فکر باشند. مهم این است که یاد بگیریم داشتن اختلاف‌نظر کاملاً طبیعی است و این مهارت را کسب کنیم که دیدگاه خود را تنها دیدگاه، یا بهترین و مناسب‌ترین دیدگاه ندانیم و توانایی دیدن موضوع از زاویۀ دید دیگران را نیز داشته باشیم. آن‌وقت است که ارتباط بین‌فردی مؤثرتر و سالم‌تری برقرار خواهیم کرد.

     حال یک سؤال دیگر، آیا فکر می‌کنید افراد می‌توانند همه با هم اختلاف‌نظر داشته باشند، ولی هنوز با هم دوست باشند؟ اختلاف‌نظر چه فایده‌ای می‌تواند داشته باشد؟ با دوستان‌تان دربارة ارزش اختلاف‌نظر صحبت کنید. در زیر، نظرات برخی افراد در مورد ارزش اختلاف‌نظر نوشته شده است:

     ۱. اختلاف‌نظر تغییر را تشویق می‌کند. مواقعی هست که باید تغییر کرد، مهارت‌های جدیدی را باید یاد گرفت. دیدگاه‌های قدیم را کنار گذاشت و دیدگاه‌های جدید گرفت. زمانی که موضوع را از دید یک نفر دیگر به خوبی گوش بدهید، دیدگاه و نظرات خودتان نسبت به موضوع تغییر می‌کند.

     ۲. اختلاف‌نظر زندگی را جالب‌تر می‌کند. بسیاری از مواقع کنجکاوی، ما را تحریک می‌کند. بحث در مورد سیاست، ورزش، کار، مشکلات اقتصادی و نظایر آن، تعاملات بین‌فردی را پویاتر و خوشایندتر می‌کند. وقتی دیگران با نظر شما مخالف هستند در شما این انگیزه را ایجاد می‌کنند که در مورد موضوع، اطلاعات بیشتری جمع‌آوری کنید.

     ۳. زمانی که اختلاف‌نظر بین تصمیم‌گیرندگان وجود دارد، تصمیم‌های مناسب‌تر و بهتری گرفته می‌شود. اختلاف‌نظر در تصمیم‌گیری باعث می‌شود در مورد تصمیمی که می‌خواهید بگیرید دقت و فکر بیشتری داشته باشید.

     ۴. اختلاف‌نظر به شما کمک می‌کند خودتان را به‌عنوان یک فرد بشناسید. در یک اختلاف متوجه می‌شوید چه چیزهایی شما را عصبانی می‌کند، چه چیزهایی باعث ترس شما می‌شود، چه چیزی برای شما مهم است و متوجه می‌شوید یک اختلاف‌نظر و بحث و مجادله را چگونه مدیریت کنید.

     ۵. داشتن اختلاف می‌تواند باعث تفریح و شادی افراد گردد، تنوع علایق و نظرات نسبت به ورزش، کتاب، فیلم و ... زندگی را جالب‌تر می‌کند.

     ۶. اختلاف‌نظر می‌تواند روابط را غنی‌تر و عمیق‌تر نماید. در حلّ یک اختلاف‌نظر یاد می‌گیرید که دیدگاه دیگری را نیز به حساب آورده و به آن احترام بگذارید.

     داشتن اختلاف‌نظر یک قسمت جدانشدنی از ارتباطات شما است و می‌تواند باعث رشد و ارتقاء مهارت‌های بین‌فردی شما گردد. بنابراین، بسیار مهم است که به‌جای تلاش در جهت حذف اختلاف‌نظر، سعی کنیم مهارت‌هایی را برای حلّ مؤثر اختلافات و تعارضات بین‌فردی بیاموزیم. یادمان باشد که اگر ما از بحث و جدل پرهیز کنیم، و یا مشکلات بین‌فردی خود را به شیوه‌ای نامناسب و ناکافی حل کنیم، آن‌گاه در درازمدت با مشکلات بسیار جدّی در روابط بین‌فردی خود روبه‌رو خواهیم شد. در این متن به موضوع حلّ اختلافات بین‌فردی می‌پردازیم.

     از کجا بدانیم که اختلافات ما سازنده است یا مخرب؟ ما بر اساس چهار عامل تعیین می‌کنیم که اختلاف سازنده است یا مخرب:

     ۱. اگر به دنبال تعارض و اختلاف، رابطه مستحکم شده و ما و فرد مقابل را توانمندتر کند تا بهتر با هم کار کنیم و تعاملات بهتری داشته باشیم، تعارض به‌صورت سازنده حل شده است.

     ۲. اگر هر دو نفر ما بعد از حلّ تعارض، بیشتر همدیگر را دوست داشته، به هم علاقه‌مند شده و به یکدیگر بیشتر اعتماد کنیم، اختلاف به‌طور سازنده حل شده است.

     ۳. اگر هر دو نفر ما از نتیجة اختلاف احساس رضایت و خشنودی کردیم، نیز اختلاف به‌صورت سازنده حل شده است.

     ۴. و بالاخره، اگر هر دوی ما خود را در حلّ مسائل و اختلافات در آینده توانمندتر ببینیم، اختلاف به شیوه‌ای سازنده حل شده است.

راهکارهایی برای حلّ اختلافات:

اختلاف همیشه رخ می‌دهد و ما می‌توانیم از آن بهره ببریم و به نفع خویش عمل کنیم. اگر ما مهارت‌های لازم برای حلّ اختلاف را داشته باشیم، آن‌گاه اختلاف به نوع سازندة خود تبدیل می‌شود.

     تمرین‌های زیر می‌توانند به حلّ سازندة اختلاف کمک کنند. پنج اختلاف عمده‌ای را که در طیّ سال‌های گذشته با اطرافیان داشته‌اید، به خاطر بیاورید. آن‌ها را روی کاغذ یادداشت کنید. از چه راه‌هایی برای حلّ این اختلافات استفاده کرده‌اید؟

     آدم‌ها برای حلّ اختلاف راهبردهای مختلفی دارند. راهبردهای حلّ اختلاف در کودکی آموخته می‌شوند و بسیاری مواقع هنگامی که اختلافی پیش می‌آید، اتوماتیک به کار می‌افتند و در واقع ما اطلاع چندانی در مورد راهبردهای حلّ اختلاف خودمان نداریم. وقتی اختلافی پیش می‌آید، آدم‌ها دو موضوع و مسئلة اصلی را مدّ نظر قرار می‌دهند:

     ۱. رسیدن به اهداف شخصی: بعضی اوقات اختلاف به این دلیل پیش می‌آید که اهداف ما با اهداف فرد دیگری در تضاد است. ممکن است هدف فرد مقابل اهمیت فراوان و یا اهمیت اندکی برای ما داشته باشد و یا بالعکس.

     ۲. حفظ ارتباط خوب با سایر افراد: ممکن است ما نیاز به حفظ رابطة خوب با فرد مقابل در آینده داشته باشیم. ممکن است حفظ ارتباط خوب با فرد مقابل اهمیت فراوان یا اهمیت اندکی برای ما داشته باشد.

     این‌که "اهداف" و "روابط" ما، هر یک تا چه اندازه برایمان اهمیت دارند، منجر به پنج سَبک حلّ اختلاف می‌شود:

     یک سبک را می‌توان لاک‌پشتی یا «سبک کناره‌گیری» نامید. لاک‌پشت‌ها به لاک خود عقب‌نشینی می‌کنند تا از اختلاف بپرهیزند. آنها هم از اهداف شخصی و هم از روابط خویش با دیگران می‌گذرند. آنها از موضوعاتی که می‌توانند اختلاف‌برانگیز باشند و از افرادی که با آنها اختلاف دارند پرهیز می‌کنند. به نظر لاک‌پشت‌ها سعی در حلّ اختلافات بین‌فردی کاری بیهوده است. به نظر آنها دور شدن از اختلافات و تعارضات بین‌فردی آسان‌تر از روبه‌رو شدن با این اختلافات است.

     سبک دوّم را می‌توان روش کوسه‌وار یا «سبک زورگویانه» نامید. کوسه‌ها سعی می‌کنند که عقیده و نظر خود را در مورد شیوة حلّ اختلاف به فرد مقابل تحمیل کنند. اهداف این افراد برایشان اهمیت خاصی دارد و روابط بین‌فردی برای آنها بی‌اهمیت است. آنها در پی آن هستند که به هر قیمتی شده به اهداف‌شان برسند. آنها به نیازهای آدم‌های دیگر فکر نمی‌کنند. برایشان مهم نیست که دیگران آنها را می‌پذیرند یا قبول دارند یا خیر. کوسه‌ها بر این باورند که در حلّ اختلاف یک طرف می‌بازد و یک طرف می‌برد و آنها می‌خواهند که برنده باشند. بردن به کوسه‌ها حسّ غرور و پیروزی می‌دهد. باختن به آنها حسّ ضعف، بی‌کفایتی، و شکست می‌دهد. کوسه‌ها سعی می‌کنند با اِعمال قدرت، زورگویی و فشار بر دیگران غلبه کنند.

     سبک سوّم را می‌توان سبک خرس اسباب‌بازی یا «سبک توأم با نرمش» نامید. خرس‌های اسباب‌بازی، به روابط با دیگران اهمیت زیادی می‌دهند، در حالی‌که برای رسیدن به هدف، اهمیت چندانی قائل نیستند. خرس‌های اسباب‌بازی می‌خواهند که دوست‌داشتنی و محبوب باشند. به نظر آنها باید از تعارض پرهیز کرد تا به این ترتیب هماهنگی و تعادل حفظ شود. به نظر خرس‌های اسباب‌بازی نمی‌توان در مورد اختلافات صحبت کرد مگر این‌که به روابط بین‌فردی آسیب وارد شود. آنها می‌ترسند که اگر تعارض ادامه یابد، بالاخره یک نفر آسیب می‌بیند و رابطه خراب می‌شود. خرس کوچولوها می‌گویند که من از خواسته‌ها و اهدافم می‌گذرم تا تو به خواسته‌ها و اهداف خودت برسی و به این ترتیب تو مرا دوست خواهی داشت. خرس کوچولوها سعی می‌کنند اختلاف و تعارض بین‌فردی را کم‌رنگ کنند، چون می‌ترسند که رابطه آسیب ببیند.

     سبک چهارم روش روباه‌وار یا «مذاکره» است. روباه‌ها، هم نگران اهداف خود و هم نگران حفظ روابط بین‌فردی خود هستند. به همین دلیل، روباه‌ها به دنبال نوعی رضایت و توافق دوجانبه می‌گردند. آنها از بخشی از اهداف خود می‌گذرند و دیگران را نیز وادار می‌کنند تا از بخشی از اهداف خود صرف‌نظر کنند. آنها به دنبال راه‌حلّی می‌گردند که هر دو طرف در آن سودی ببرند و حدّ میانه را می‌گیرند. آنها از بخشی از اهداف و روابط خود می‌گذرند تا هر دو طرف در این رابطه سودی ببرند.

     سبک پنجم، روش جغدوار یا «مقابله‌کننده» است. جغدها، هم برای اهداف و هم برای روابط بین‌فردی ارزش زیادی قائل هستند. به نظر آنها اختلاف‌نظر یا تعارض یک مسئله یا مشکل است که باید حل شود و به دنبال راه‌حلّی می‌گردند که هم خودشان و هم فرد مقابل به اهدافش برسد. به نظر جغدها حلّ اختلاف روشی برای بهبود روابط و کاهش تنش بین دو فرد است؛ بنابراین، به دنبال راه‌حلّی می‌گردند که هم رضایت خود و هم رضایت فرد مقابل را جلب نماید. به این ترتیب، روابط بین دو طرف حفظ می‌گردد. جغدها راضی نمی‌شوند مگر این‌که هم تنش و هم احساسات منفی، هر دو کاملاً حلّ و فصل شوند.

فعالیت شمارة ۹ : مدیریت تعارض

با دوست‌تان برای حلّ تعارض تمرین کنید. یک موضوع مورد اختلاف‌نظر را انتخاب کنید. سعی کنید دربارة موضوع به توافق برسید. هنگام مذاکره قواعد زیر را رعایت کنید.

  1. در مورد قواعد و مقررات از قبل توافق کنید.
  2. زمانی را انتخاب کنید که هر دو راحت باشید.
  3. اگر عصبانیت بالا گرفت، از هم فاصله بگیرید و قرار بگذارید که سر یک ساعت خاص برگردید.
  4. اگر لازم است از ساعت شماطه‌دار یا کورنومتر استفاده کنید.
  5. به نوبت گوینده و شنونده باشید و در هر حالت از قواعد زیر پیروی کنید:

 

وقتی نقش گوینده را دارید:

  • توضیح بدهید که شما مسئله را چگونه می‌بینید.
  • بر مسئله متمرکز شوید، نه بر شخص.
  • از پیام من استفاده کنید.

وقتی نقش شنونده را دارید:

  • سؤال بپرسید تا کاملاً بفهمید موضوع چیست.
  • موضوعات را آن‌طوری که فهمیده‌اید، خلاصه کنید.
  • گوش کنید و از قضاوت دربارة آن‌چه که گوینده می‌گوید، پرهیز کنید.

     ۶. هر فردی نظرش را بیان کند.

     ۷. وقتی هر دو نفر نظرات‌شان را بیان کردند، به توافق برسید که مشکل چیست؟

     ۸. راه‌حل‌ها را هر چه که به نظرتان می‌رسد، بیان کنید.

     ۹. بگویید که هر کدام مایلید چه اقداماتی انجام دهید.

     ۱۰. در مورد راه‌حلّی که با نیازهای شما منطبق است، به توافق برسید.

     ۱۱. در مورد طرح عمل (نحوة عمل کردن) به توافق برسید.

     ۱۲. شروع کنید و عمل کنید.

فعالیت شمارة ۱۰ : یک پاسخ بهتر

بسیاری از عصبانیت‌های ما فقط به این دلیل اتفاق می‌افتند که وقت صرف نمی‌کنیم که از قبل فکر کنیم و راه‌حل‌های دیگری به‌جای عصبانی شدن پیدا کنیم.

     سه راه‌حلّی که در اینجا آمده است، راه‌حل‌هایی هستند که به‌جای خشم می‌توان از آنها استفاده کرد. برای پاسخ بهتر، اوّل باید فرد بپذیرد که عصبانی است و ممکن است پرخاشگرانه برخورد کند و سپس پاسخ بهتر بدهد.

۱. محدودیت تعیین کنید.

     مثال: از این عصبانی هستید که برادرتان ماشین شما را کثیف به خانه برگردانده است. او با چند تا از دوستانش به سفر یک روزه‌ای رفته‌اند و ماشین پر شده از پوست تخمه، پاکت خالی آب‌میوه، و .... بنابراین، هم درون و هم بیرون ماشین باید شسته و تمیز شود. احساس می‌کنید که در آستانة منفجر شدن هستید.

     نمونة پاسخ:

الف) به خودتان اعتراف کنید که عصبانی هستید و ممکن است عصبانی برخورد کنید.

ب) محدودیت تعیین کنید. خواسته‌ها و انتظارات خود را به‌وضوح تعیین کنید.

     شما می‌توانید به برادرتان بگویید که: «من واقعاً متأسف شدم که ماشینم این وضعیت را پیدا کرده است. نمی‌توانم بپذیرم که تو ماشینم را به این شکل به من برگردانده‌ای. ازت می‌خواهم که همین الآن ترتیب تمیز شدن ماشینم را بدهی. در آینده هم قبل از این‌که ماشینم را بهت قرض بدهم، یادت می‌آورم که چه انتظاری دارم.»

     یک مثال دیگر: هفتة قبل دخترخاله‌تان دستگاه پخش DVD خانة شما را که معمولاً شما از آن استفاده می‌کنید، برای دیدن فیلم به خانة خودشان برده است. شما هم به او گفته‌اید ظرف یکی دو روز دستگاه را برگرداند. ولی او هنوز دستگاه را پس نداده است. شما به او زنگ می‌زنید که یادآوری کنید که دستگاه را بیاورد.

     به دخترخاله‌تان چه می‌گویید؟

الف) .................................................................

ب) ...................................................................

۲. منتظر نشوید تا فرد مقابل‌تان کارهایتان را انجام دهد.

     مثال: دارید کم‌کم عصبانی می‌شوید که هم‌اطاقی‌تان در خوابگاه زباله‌ها را بیرون نبرده است و بوی آنها در اتاق پیچیده است. به‌نظر می‌رسد که هم‌اتاقی‌تان خیلی هم نگران این قضیه نیست. او آن‌قدر گرفتار کارش هست که نمی‌تواند در خوابگاه کمک زیادی به شما بکند.

     نمونة پاسخ:

الف) نزد خودتان اعتراف کنید که پاسخ شما خشم است.

ب) به نحو دیگری این مشکل را حل کنید.

     شما می‌توانید به هم‌اتاقی‌تان بگویید: «من از منظرة سطل زباله و بوی اتاق خجالت می‌کشم. می‌دانم که الآن گرفتاری و نمی‌توانی آنها را بیرون بری. دارم فکر می‌کنم به سرایدار خوابگاه یک پولی بدهیم تا او زباله‌ها را بیرون ببرد. این‌جوری نه از فکر زباله‌ها ناراحت می‌شوم و نه نسبت به تو عصبانی می‌شوم.»

     یک مثال دیگر: باید برای دوست‌تان یک کادو بخرید. شما می‌خواهید این کار را خودتان انجام دهید، ولی مادرتان پافشاری می‌کند که او شما را همراهی می‌کند و در فروشگاهی که می‌شناسد، کادوهای مناسبی یافت می‌شود. ولی این کار دایماً به دلایل مختلف به تعویق می‌افتد.

     شما به مادرتان چه چیزی می‌توانید بگویید؟

الف) .................................................................

ب) ...................................................................

۳. قاطعانه برخورد کنید.

     مثال: از ابتدای سال به همسرتان گفته‌اید که می‌خواهید در طول تعطیلات یک هفته به مسافرت نزد والدین‌تان بروید. او هم موافقت کرده و خودش پیشنهاد داده که با شما بیاید. اما هر وقت که می‌خواهید تاریخ این مسافرت را تعیین کنید، او سرش شلوغ است و فرصت مسافرت ندارد. شما عصبانی هستید، چون زمان دارد از دست می‌رود و الآن اواخر تابستان است.

     نمونه پاسخ:

الف) بپذیرید که عصبانی هستید.

ب) موضوع را قاطعانه مورد بحث قرار دهید.

     می‌توانید به همسرتان بگویید: «من هفتة آینده به دیدار والدینم می‌روم. من می‌خواهم قبل از شروع امتحانات این مسافرت را انجام بدهم و امیدوارم تو هم وقت داشته باشی که با من بیایی. به نظر تو ملاقات بزرگ‌ترها کار مهمی نیست؟»

     یک مثال دیگر: دوست‌تان به شما اصرار می‌کند همراه با او به یک مهمانی بروید. شما از افرادی که در این مهمانی شرکت دارند خوش‌تان نمی‌آید، ولی دوست‌تان به شدّت اصرار می‌کند تا جایی که شما را کلافه می‌کند.

     شما به دوست‌تان چه می‌گویید؟

الف) .................................................................

ب) ...................................................................
 

*** *** *** *** *** ***

ضمیمه:

پرسشنامة روابط دوستانه:

این پرسشنامه در ارزیابی درک و فهم شما از رفتارتان در روابط بین‌فردی به شما کمک می‌کند. این پرسشنامه پاسخ درست یا غلط ندارد. آن‌چه که از نظر شما معنای روابط دوستانه است، بهترین پاسخ می‌باشد. هر ماده از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اوّل یک موقعیت را مطرح می‌کند و قسمت دوّم واکنشی را به آن موقعیت نشان می‌دهد. برای هر جمله شماره‌ای را که به سبک برخورد شما با چنین موقعیتی نزدیک‌تر است انتخاب کنید:

۱ = شما هرگز به این سبک واکنش نشان نمی‌دهید.

۲ = شما به‌ندرت به این سبک واکنش نشان می‌دهید.

۳ = شما گاهی به این سبک واکنش نشان می‌دهید.

۴ = شما اغلب به این سبک واکنش نشان می‌دهید.

۵ = شما همیشه به این سبک واکنش نشان می‌دهید.

     سعی کنید هر پرسش را با تجربة شخصی خودتان ربط بدهید. با خودتان صادق باشید. به دنبال جواب پسندیده نگردید. جوابی را انتخاب کنید که صادقانه با عکس‌العمل‌‌ها و رفتارهای شما نزدیک‌تر است.

 

     ۱. با دوستی کار می‌کنید، ولی برخی حرکات و رفتارهای او اعصابتان را خُرد می‌کند. تا جای ممکن از دوست‌تان فاصله می‌گیرید و سعی می‌کنید دیگر او را نبینید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲. در یک لحظة ضعف‌نفس، راز دوستی را فاش می‌کنید. دوست‌تان موضوع را می‌فهمد و به شما تلفن می‌زند تا در این زمینه از شما سؤال کند. شما این موضوع را می‌پذیرید و با دوست‌تان دربارة این‌که در آینده رازدارتر خواهید بود، صحبت می‌کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۳. دوستی دارید که ظاهراً هرگز وقت کافی برای شما ندارد. به او در این مورد اعتراض می‌کنید و می‌گویید که چگونه احساس می‌کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۴. دوست‌تان از شما رنجیده است. چون شما او را اذیت کرده‌اید. او به شما می‌گوید که چه احساسی دارد. شما به او می‌گویید که بیش از حد حساس و نکته‌بین است.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۵. با دوستی دچار سوءتفاهم شده‌اید و حالا هروقت که شما را می‌بیند، رویش را برمی‌گرداند. شما تصمیم می‌گیرید متقابلاً به او بی‌اعتنایی کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۶. دوستی به شما تذکر می‌دهد که وقت کافی به او اختصاص نمی‌دهید. شما به او توضیح می‌دهید که سرتان شلوغ است و سعی می‌کنید با دوست‌تان به تفاهم برسید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۷. با دردسر فراوان برای دوست‌تان از یک دکتر وقت گرفته‌اید. وقتی به سراغش می‌روید که او را به دکتر ببرید، می‌بینید که او تصمیم گرفته دکتر نرود. شما برایش توضیح می‌دهید که چه احساسی دارید و سعی می‌کنید دربارة انجام این‌گونه لطف و محبت‌ها برای او در آینده به تفاهم برسید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۸. با دوستی بحث کرده‌اید و حالا از دست او عصبانی هستید. با او قهر می‌کنید. او به شما می‌گوید که احساس بدی دارد و از شما می‌خواهد دوباره با هم دوست باشید. شما به او اعتنایی نمی‌کنید و از او دور می‌شوید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۹. رازی دارید که آن را تنها به بهترین دوست‌تان می‌گویید. روز بعد، یکی از آشنایان دربارة آن راز با شما حرف می‌زند. شما راز را انکار می‌کنید و تصمیم می‌گیرید رابطه‌تان را با بهترین دوست‌تان قطع کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۰. دوستی که با شما کار می‌کند، دربارة عادت‌ها و رفتارهایتان که او را عصبی کرده، با شما صحبت می‌کند. شما دربارة این موضوع با دوست‌تان صحبت نموده و سعی می‌نمایید راه‌حلّی برای مشکل پیدا کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۱. دوست شما کارهایی غیرقانونی انجام می‌دهد که شما معتقدید آن کارها، او را به دردسر جدّی می‌اندازند. شما تصمیم می‌گیرید به دوست‌تان بگویید که درگیر شدن وی در کارهای غیرقانونی را تأیید نمی‌کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۲. در یک لحظة ضعف‌نفس، راز دوستی را فاش می‌کنید. دوست‌تان متوجه می‌شود و به شما تلفن می‌کند تا در این‌باره پرس‌وجو کند. شما قاطعانه منکر می‌شوید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۳. دوستی دارید که ظاهراً هیچ‌وقت زمان کافی به شما اختصاص نمی‌دهد. تصمیم می‌گیرید از خیر این دوستی بگذرید و به دنبال دوست تازه‌ای بگردید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۴. درگیر کاری غیرقانونی شده‌اید، و دوست‌تان به شما می‌گوید که کارتان را تأیید نمی‌کند و می‌ترسد که شما دچار دردسری جدّی بشوید. شما در مورد این موضوع با دوست‌تان بحث می‌کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۵. با دوستی کار می‌کنید، ولی بعضی از عادت‌ها و حرکت‌های او شما را عصبی می‌کند. شما احساسات‌تان را برای دوست‌تان تشریح می‌کنید و به دنبال راه‌حلّی دوجانبه برای مشکل می‌گردید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۶. دوستی به شما می‌گوید که هیچ‌وقت زمان کافی برای او در نظر نمی‌گیرید. شما از او دور می‌شوید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۷. بهترین دوست شما در فعالیتی غیرقانونی درگیر است که شما معتقد هستید او را دچار دردسری جدّی می‌کند. تصمیم می‌گیرید سرتان به کار خودتان باشد.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۸. دوست‌تان ناراحت است، چون شما او را اذیت کرده‌اید. او به شما می‌گوید چه احساسی دارد. شما سعی می‌کنید موضوع را درک کرده و باهم به توافقی برسید که در آینده این مسئله تکرار نشود.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۱۹. با دوستی اختلاف‌نظر دارید. او هروقت شما را می‌بیند، رویش را برمی‌گرداند. شما به او توضیح می‌دهید که رفتار او چه اثری روی شما می‌گذارد و از او درخواست می‌کنید که دوباره با هم دوست باشید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲۰. دوستی که با شما کار می‌کند، دربارة برخی عادت‌ها و رفتارتان که او را عصبی می‌کند با شما صحبت می‌کند. شما به حرف‌های او گوش می‌کنید و از او دور می‌شوید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲۱. با هزار دردسر مؤفق می‌شوید از دکتر برای دوست‌تان وقت بگیرید. وقتی به سراغش می‌روید، به شما می‌گوید که تصمیم ندارد نزد دکتر برود. شما حرفی نمی‌زنید ولی با خود عهد می‌کنید که دیگر هرگز برای آن فرد کاری انجام ندهید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲۲. با دوستی بحث کرده‌اید و نسبت به او عصبانی هستید. وقتی او را می‌بینید روی‌تان را برمی‌گردانید. او به شما می‌گوید که چه احساسی دارد و از شما می‌خواهد که مجدداً باهم دوست باشید. شما دربارة راه‌های حفظ دوستی حتّی هنگامی که بحث و اختلافی وجود دارد با او مذاکره می‌کنید.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲۳. رازی دارید که تنها با بهترین دوست‌تان آن راز را در میان می‌گذارید. روز بعد یکی از آشنایان دربارة آن راز از شما سؤال می‌کند. شما به دوست‌تان تلفن می‌زنید و دربارة این موضوع از او می‌پرسید. شما سعی می‌کنید با دوست‌تان به توافقی برسید که در آینده بهتر رازداری کند.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

     ۲۴. شما درگیر یک فعالیت غیرقانونی هستید. دوست‌تان به شما می‌گوید که کار شما را تأیید نمی‌کند و نگران است که دچار دردسری جدّی بشوید. شما به دوست‌تان می‌گویید که سرش به کار خودش گرم باشد.

همیشه  ۵              ۴              ۳              ۲              ۱  هرگز

 

*** *** *** *** *** *** ***

کلید پاسخ‌نامه:

در پرسشنامة روابط دوستانه ۱۲ ماده به تمایل به خودگشایی و ۱۲ ماده به دریافت بازخورد مربوط هستند. نمره‌هایی را که به ماده‌های پرسشنامه دادید به کلید پاسخ منتقل کنید. نمره‌گذاری تمامی ماده‌هایی را که کنار شمارة آنها در کلید پاسخ ستاره (*) دیده می‌شود، معکوس کنید. یعنی، اگر به این ماده نمرة ۵ داده‌اید، در پاسخ‌نامه بنویسید ۱. اگر به این ماده نمرة ۴ داده‌اید، در پاسخ‌نامه بنویسید ۲. اگر به این ماده نمرة ۳ داده‌اید، در پاسخ‌نامه همان نمرة ۳ را بنویسید. اگر نمرة ۲ داده‌اید، بنویسید ۴ و بالاخره اگر نمرة ۱ داده‌اید، بنویسید ۵. سپس نمره‌های هر ستون را باهم جمع کنید.

تمایل به خودگشایی

 

پذیرفتن بازخورد

*۱ ..........

*۱۳ ..........

 

۲ ..........

۱۴ ..........

۳ ..........

۱۵ ..........

 

*۴ ..........

*۱۶ ..........

*۵ ..........

*۱۷ ..........

 

۶ ..........

۱۸ ..........

۷ ..........

۱۹ ..........

 

*۸ ..........

*۲۰ ..........

*۹ ..........

*۲۱ ..........

 

۱۰ ..........

۲۲ ..........

۱۱ ..........

۲۳ ..........

 

*۱۲ ..........

*۲۴ ..........

جمع ..........

 

جمع ..........

     در برگة خلاصة پرسشنامة روابط دوستانه، با جمع کردن نمرات پذیرش بازخورد و تمایل به خودگشایی،شاخص ریسک‌پذیری در روابط دوستانه به‌دست می‌آید.

برگة خلاصة پرسشنامة روابط دوستانه:

بر اساس نمرات خود یک خط عمودی و یک خط افقی در مربع "الف" و بر اساس نمرات گروه‌تان یک خط افقی و یک خط عمودی در مربع "ب" بکشید. این دو شکل میزان خودگشایی و پذیرش بازخورد را، هم در مورد شما و هم در مورد گروه‌تان نشان می‌دهد. هرچه مربعی که در سمت چپ بالا درست می‌شود بزرگ‌تر باشد، حاکی از خودگشایی و بازخوردپذیری بیشتر شما و گروه‌تان است.

 

نمرة شما

نمرة گروه

پذیرش بازخورد

 

 

تمایل به خودگشایی

 

 

ریسک‌پذیری در روابط بین‌فردی

 

 

 

پذیرش بازخورد

 

پذیرش بازخورد

۶۰

۵۰

۴۰

۳۰

۲۰

۱۰

۰

تمایل به خودگشایی

۶۰

۵۰

۴۰

۳۰

۲۰

۱۰

۰

 

 

 

 

 

 

۱۰

 

 

 

 

 

 

۱۰

 

 

 

 

 

 

۲۰

 

 

 

 

 

 

۲۰

 

 

 

 

 

 

۳۰

 

 

 

 

 

 

۳۰

 

 

 

 

 

 

۴۰

 

 

 

 

 

 

۴۰

 

 

 

 

 

 

۵۰

 

 

 

 

 

 

۵۰

 

 

 

 

 

 

۶۰

 

 

 

 

 

 

۶۰

مربع ب

میانگین نمرات گروه

 

مربع الف

نمرة خودتان

 

برگرفته از کتاب:

مهارت روابط بین‌فردی مؤثر: کتاب کار دانشجو/ ؟؟؟.- تهران: دانژه، ۱۳۸۵.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی